
معلم محمد اسماعیل دوغان که به مدرسه ابتدایی آکزدام در قارص منصوب شده است، تنها دانش آموز خود، Doruk Sunay را برای آینده در روستا در ارتفاع 2400 متری آماده می کند.
فردا 24 نوامبر روز معلم…
مسئولان آموزش و پرورش در سراسر کشور دانش آموزان را برای آینده خود آماده می کنند.
یکی از این معلمان محمد اسماعیل دوغان است.
مدرسه به مدت 10 سال تعطیل است
دبستان روستای اکمزدم که در ارتفاع 2400 متری با زمستان های طولانی و سخت در 61 کیلومتری قارص و 19 کیلومتری مرکز دهستان آرپاچای قرار دارد، حدود 10 سال است که به دلیل کمبود دانش آموز تعطیل شده است.
محمد اسماعیل دوغان، معلم اهل الازیغ که سال گذشته به دبستان اکمزدم منصوب شد، درهای این مدرسه را که سالها به روی آموزش و پرورش بسته بود، گشود.
دوغان که سال گذشته مدرسه را با تنها دانش آموز خود، Doruk Sunay شروع کرد، در کلاس معلم، در زمان تعطیلات به عنوان دوست و بعد از مدرسه به عنوان برادر بزرگتر عمل می کند.
دوغان که دست شاگردش را گرفته و به روستایی که شرایط نامساعد جوی در آن تأثیر گذاشته بود به خانه برد، روزهای دوشنبه و جمعه با هم سرود ملی را خواند.
“هر کودک برای ما”
دوغان با نشان دادن کل برنامه درسی، سونای، دانش آموز کلاس دوم امسال را برای آینده آماده کرد.
محمد اسماعیل دوغان، مدیر دبستان اکمزدم به خبرنگاران خبرگزاری AA گفت که این مدرسه اولین کار او بود.
دوغان در توضیح روند اولین انتصاب به این مدرسه گفت: “وقتی پس از انتصاب با اداره آموزش و پرورش ملی منطقه تماس گرفتم، آنها به من گفتند که دانش آموزی در مدرسه وجود دارد، من از اینجا شروع به کار کردم و حتی اگر یک دانش آموز باشد خوشحال بودم.” او گفت.
دوغان با بیان اینکه حتی در دوران دانش آموزی نیز سعی کرده در همان رشته تحصیل کند و هر کودکی باید تربیت شود، ادامه داد:
«- هر بچه ای برای ما ارزشمند است، ما نباید این را فراموش کنیم، باید با این آگاهی درس بدهیم و کار کنیم، من و شاگردانم گاهی با هم دوست می شویم، گاهی با هم محرم می شویم، گاهی با هم دوست می شویم.
– ما فوتبال بازی می کنیم، با هم استراحت می کنیم. ما روزی 6 ساعت را با دوروک می گذرانیم. سعی می کنم بدون اینکه در حق او بدی کنم به او آموزش خوبی بدهم. با امید به آینده ای خوب به آموزش ادامه می دهم.
“من نور فر را نمی دانم، اینجا یاد خواهم گرفت”
دوغان با بیان اینکه مردم روستا او را بسیار دوست داشتند و همیشه در کنارش بودند، گفت:
«- اهالی روستا خیلی مرا به فرزندخواندگی پذیرفتند، زمستان که در جاده گیر کرده بودم برای نجاتم آمدند، معمولاً دوستم مسئول روشن کردن اجاق است، اما وقتی او نیست، آن را روشن می کنم، من نمی دانم چگونه اجاق را روشن کنم، اینجا درس خواندم.
این مکان در ارتفاع حدود 2400 متری است و در زمستان 2 تا 3 متر برف میبارد، اما هر جا که پرچم ما به اهتزاز در آید، حتی اگر دانشجو باشد، آماده خدمت رسانی هستیم.
Doruk Sunay همچنین گفت که او اوقات خوبی را با معلم خود سپری کرده و او را بسیار دوست دارد.