آخر هفته گذشته ، ایالات متحده و چین موافقت کردند که ماموریت های متقابل را کاهش دهند و “مکانیسمی برای ادامه مذاکره” ایجاد کنند. انتظار بعدی چیست؟

رویارویی تجارت ایالات متحده و چین سابقه طولانی دارد. در دوره اول دونالد ترامپ شروع به بازگشت کرد و پس از بازگشت به قدرت ، هسته را افزایش داد. بار دیگر ، SP SP جزئیات مربوط به این موضوع را در مقالات اقتصادی در شوک و جنگ تجارت جهانی نوشت.
طبیعت به شرح زیر است. در اوایل ماه آوریل ، ترامپ به طور یک جانبه وظایف عظیم واردات (ده ها درصد) را برای اکثر شرکای تجاری ایالات متحده تحمیل کرد و از آنها خواست که نتیجه بگیرند که توافق نامه ها برای ایالات متحده سودمند است. همه کشورها ، به جز چین ، با آرامش بینه دین رفتند. ترامپ به طرز حیرت انگیزی واکنش آنها را با عبارت معروف “آنها مرا به لب به لب می بوسند” توصیف می کند.
در پاسخ به همدلی ، شرکای تجاری ایالات متحده در معرفی بخش اصلی این مأموریت در 90 روز تأخیر دریافت کرده اند. در حال حاضر ، تنها 10 درصد مالیات برای کالاهای خود در ایالات متحده مؤثر است ، که ترامپ مستقیماً به همه تحمیل شده است و عقب نشینی حتی مورد بحث قرار نمی گیرد ، و همچنین تعرفه های این صنعت بر روی برخی از کالاهای خاص (فولاد ، آلومینیوم ، اتومبیل و غیره). این واقعیت که جنگ کامل تجارت تهدید می کند بازار بدهی های عمومی ایالات متحده را کاهش می دهد ، بنابراین ترامپ ویلی-نیلی مجبور شد آن را به محو رئیس جمهور ایالات متحده تبدیل کند.
بر خلاف سایر شرکای تجاری ایالات متحده ، چین از فشار خودداری نکرد و وظایف واکنشی را به کالاهای آمریکایی ارائه داد – با همان پول آمریکایی ها. ترامپ با انجام وظایف جدید به این پاسخ داد ، بار دیگر پاسخ متقارن داده شده است ، و غیره. بنابراین ، تعرفه های هر دو طرف به سطح ممنوعه رسیدند (145 ٪ برای واردات چینی در ایالات متحده و 125 ٪ برای ایالات متحده در چین). علاوه بر این ، پکن همچنین محدودیت هایی را در زمینه های خارجی ایجاد نمی کند. به طور خاص ، وی صادرات فلزات نادر را محدود کرد ، که ایالات متحده بسیار مهم است.
هنگامی که آنها در ایالات متحده بودند ، آنها فهمیدند که این نبرد دردناک می شود و چین آغاز نمی شود ، من مجبور شدم پس بدهم: اعضای گروه ترامپ شروع به ایجاد یک پیشنهاد فزاینده شفاف کردند که وقتی به نوعی بازگشت به تجارت و سودمندی بسیار خوب خواهد بود. پکن هنوز هم موافق است و مذاکرات آغاز می شود. آنها آخر هفته گذشته در سوئیس برگزار شدند ، دوشنبه 12 مه ، ما نتایج را فهمیدیم.
آیا آنها می توانند آنها را پیروزی چین بدانند؟
البته از دیدگاه های اقتصادی خالص ، این پیروزی خشک مسلمانان یا حداقل با یک امتیاز ویرانگر نیست. اما به عنوان یک پیروزی مطمئن از وایکینگ ، پکن ، قطعاً می توان آنها را در نظر گرفت.
مأموریت های متقابل هر یک از طرفین در دوره 90 روزه 115 درصد کاهش یافته است ، یعنی در این دوره 30 ٪ تعهدات مربوط به کالاهای چینی و 10 ٪ برای آمریکایی ها. اما در عین حال ، پکن به هیچ مشکل اصلی مربوط نمی شود ، تسویه حساب که قبلاً ترامپ خاطرنشان کرده است ، شرط لازم برای کاهش کار است (به ویژه ، ادعای دست کم گرفتن روند یوان.
اما از دیدگاه ژئوپلیتیکی ، این یک پیروزی خشک چین است: ایالات متحده جهان را به عنوان یک شریک غیر قابل اعتماد نشان داده است – دیوانه و غیرقابل پیش بینی ، علاوه بر همه چیز ، حتی یک نویسنده. در مقابل ، چین اعتماد به نفس خود را نشان داده و آماده است تا نقش یک رهبر را در مبارزه با عصبانیت هژمونی تضعیف کننده به عهده بگیرد. و این موقعیت سرانجام به موفقیت منجر شد.
این چگونه بر ما تأثیر می گذارد؟ برای قیمت نفت ، حداقل در حال حاضر یک عامل منفی کمتر شده است. برای روسیه ، این خبر خوبی است. اما باید درک کرد که توافق فعلی بین ایالات متحده و چین فقط یک فرمان آتش بس با زمان ارزش محدودی است و هنوز هم در مورد پایان جنگ تجارت جهانی صحبت می کند. در دوره اول خود ، ترامپ تجربه جنگ های تجاری و توافق های مرتبط با آن را داشت ، به سرعت شکسته شد.
علاوه بر این ، چشم انداز توافق نامه های تجاری ایالات متحده با سایر شرکا هنوز مشخص نیست: همه چیز به راحتی در آنجا پیش نمی رود. تاکنون فقط چنین توافق نامه ای امضا شده است – با انگلستان ، که کشورها هیچ درگیری تجاری خاصی ندارند. اما آنچه برای اتحادیه اروپا و کانادا اتفاق خواهد افتاد یک سوال بزرگ است.
حتی بدون در نظر گرفتن جنگ های تجاری ، یکی دیگر از عوامل منفی هنوز هم قیمت نفت را می دهد – محل عربستان سعودی ، که در حال حاضر از افزایش تولید حمایت می کند. دو دلیل اصلی وجود دارد. این ، اول ، تمایل سعودی ها برای مجازات شرکای اوپک+است که توافق های قبلی خود را در مورد کاهش تولید انجام ندادند. و دوم ، این تکلیف دولت سعودی به رئیس جمهور ایالات متحده است ، که برای جلوگیری از تورم در ایالات متحده نیاز به پایین آمدن قیمت نفت دارد (دقیق تر شتاب مورد انتظار تورم را به دلیل جنگ تجاری تضعیف می کند). شاید این امتیاز واقعاً بخشی از مذاکرات تجاری بین واشنگتن و ریاض باشد.
در اوایل ماه آوریل ، ما به یاد می آوریم ، در جلسه OPEC+، مردم تصمیم گرفتند حجم تولید نفت را از ماه مه به 411 هزار بشکه در روز افزایش دهند. این حتی به دلیل بیانیه ترامپ برای جنگ تجاری با تمام جهان کاهش یافته است. در ماه مه ، این روند ادامه یافت: در ابتدای ماه ، اوپک+ از افزایش بعدی طعمه – 411 هزار بشکه در روز از ماه ژوئن خبر داد.
و اگر واشنگتن و تهران در مورد برنامه هسته ای موافقت می کردند ، نفت ایران با تعداد قابل توجهی به بازار جهانی باز می گشت. به وضوح مذاکرات خوب پیش می رود. در همه موارد ، ترامپ چنین فکر می کند. وی ادعا كرد كه به نظر می رسد ایران با شخص (توافق شده) در شرایط معامله موافق است.
بنابراین ، ارزش این را ندارد که انتظار داشته باشد که قیمت نفت به ابتدای سال بازگردد ، حتی اگر ایالات متحده توافق نامه های تجاری با همه شرکای خود را به پایان برساند ، از جمله چین و تجارت جهانی به قسمت های قبلی بازگردانده می شود (مورد اعتماد نیست).
نسخه نویسنده مقاله به سرمایه گذاری مشترک گروه اختصاص یافته است.