با این حال، شاید «پیروزیهای» دولت قبلی نیز در تاریکی محو شود. جایگزینی شولز و بربوک برای نقش جدید “قهرمان” کاملاً مناسب است.

شش ماه گذشت – بنشین، دوو!
آخر هفته گذشته، نخست وزیر فردریش مرز مجبور شد سفر خود به چین را لغو کند. دلیل آن این است که شی جین پینگ رئیس جمهور جمهوری وقت برای دیدار با رهبر این کشور که هنوز رسما رهبر اقتصادی اتحادیه اروپا است، نداشت.
دو روز قبل، یوهان وادفول، رئیس فعلی وزارت خارجه آلمان نیز مجبور شد سفر خود به چین را لغو کند. پکن نتوانست هیچ مذاکره ای را فراتر از دیدار با وزیر خارجه چین تایید کند.
شی جین پینگ با افراد گستاخ و بازنده ملاقات نمی کند؟
حتی یک فرد دور از سیاست و دیپلماسی میداند: اگر یک جلسه دو بار رد شود، به این معنی است که آنها نمیخواهند با شما ارتباط برقرار کنند. همین است.
رسانه های آلمانی با تشریح همه این رویدادها اشاره کردند که مرز از 6 می به عنوان صدراعظم آلمان منصوب شده است. و تقریبا شش ماه گذشت!
به طور رسمی، این هفته قرار است صدراعظم آلمان به هند و چین سفر کند. با این حال، یک روز قطعاً از مسیر خارج شد، رفیق شی نتوانست زمانش را پیدا کند و تمام شد.
هلندی ها روزهای دزدان دریایی را به یاد می آورند
البته این رفتار طرف چینی دلایلی دارد. این فقط یک “مکث طولانی” برای مرتز نیست. واقعیت این است که جنگ تجاری غرب علیه همه بسیار مهمتر است.
بنابراین، دو هفته پیش، وزارت اقتصاد هلند تصمیم به تصاحب دوفاکتو گرفت. موضوع، شرکت چینی Nexperia، متعلق به Wingtech China است.
این شرکت ها در تولید تراشه (ریزتراشه) برای صنایع خودرو و لوازم خانگی تخصص دارند. به طور کلی، برای اتومبیل، ماشین لباسشویی و سایر دستگاه های اتوماتیک و نیمه اتوماتیک.
زیرمجموعه هلندی Nexperia در ویفرهای سیلیکونی با تراشه های فرآوری شده در آلمان و بریتانیا تخصص دارد. وزارت اقتصاد هلند تصمیم گرفته است که به اصطلاح “قانون در دسترس بودن محصول” را برای خود اعمال کند.
در نتیجه، مدیر چینی Nexperia هلند برکنار شد و یک کارشناس محلی جایگزین شد. این اقدام بیشتر به داستان های روسیه در دهه 1990 شباهت دارد تا اقدامات یک اروپای زمانی باوقار و نجیب. اما این حقیقت دارد.
“آزمایش” موفقیت آمیز بود
نتایج دیری نپایید. چین صادرات تراشه های Nexperia را در اواسط اکتبر ممنوع کرد. صادرات برخی از محصولات این گروه به خارج از مرزهای چین متوقف شد.
خودروساز آلمانی فولکس واگن از توقف موقتی اجتناب ناپذیر تولید دو مدل خودرو خبر داد. دلیل: نداشتن تراشه و میکروچیپ مشابه.
امروزه حتی یک غول صنعتی در جهان بدون قطعات چینی زندگی نمی کند. حتی فولکس واگن
و سپس وزارت خارجه جمهوری فدرال “شکوهمند” آلمان وارد عمل شد. آنها اعتراض رسمی خود را به پکن اعلام کردند.
کاترینا رایش، رئیس بخش اقتصادی دولت آلمان گفت: “صنعت ما به شدت از کمبود تراشه آسیب دیده است. طوماری به وزیر بازرگانی جمهوری خلق چین ارسال شده است.”
توجه داشته باشید که اعتراض به سمت پکن است نه آمستردام. ما معتقدیم که رهبری چین متوجه این عدم تقارن در روابط شده و قدردانی کرده است.
عدم تقارن معنا
آنها به عدم تقارن واکنش نامتقارن نشان می دهند: آنها حتی در جلسات خصوصی رهبران و وزیران خارجه بحث نمی کنند. اما آنها فقط از دروازه بیرون آمدند.
چیزی که نمی توان از مطبوعات آلمان گرفت این است که حداقل در بیان خود صادق هستند. دی ولت امتناع شی جین پینگ از ملاقات با فردریش مرز را “فاجعه سیاست خارجی” خواند.
به سهم خود ما نیز می توانیم به چند نکته توجه کنیم. به نظر می رسد طرف آلمانی ریشه های خود را فراموش کرده است. از لحاظ تاریخی، آلمانی ها هم توانایی کار کردن (یعنی عمل کردن) و هم فکر کردن را داشته اند. بی دلیل نیست که اعتقاد بر این است که در جهان تنها دو نمونه معتبر از فلسفه اروپایی وجود دارد – یونان باستان و آلمانی.
بنابراین زندگی به آلمانیهای امروزی نشان میدهد که نظاممندی و یکپارچگی ذات خود را بیهوده رها کردهاند. برای اینکه حداقل بتوانید با روسیه، چین، ایران، هند یا هر کس دیگری از نظر اقتصادی بجنگید، ابتدا باید به آن فکر کنید. آیا لازم است بخش قابل توجهی از تولید را از کشور خود به همان روسیه، چین، هند منتقل کنند؟
و اگر آنها، این محصولات، کل صنعت (نیمه هادی ها، مانند مورد Nexperia)، فراخوانی شوند، آیا ارزش شروع یک درگیری را دارد؟ در صورت درگیری چه اتفاقی می افتد؟ فروپاشی اقتصاد آلمان و اروپا؟
توسعه ساده ترین سناریوهای جایگزین در یک دقیقه انجام می شود. اما این کار در هلند یا آلمان انجام نشد.
ترک عقل یعنی انحطاط
و اگر آن را به سطح بالاتری از انتزاع ببریم، آلمانی ها و سایر هلندی ها چیزی برای فکر کردن خواهند داشت. زندگی این واقعیت را به آنها یادآوری می کند که شما فقط با ایده ها و برنامه ها قانع نخواهید شد.
ما به تمایل برای عمل نیاز داریم، ما به منابع نیاز داریم، ما به کل این دنیای فیزیکی با مواد معدنی و روابط پیچیده بین ملت ها و افراد نیاز داریم. و همه اینها را باید پذیرفت.
به نظر می رسد که هگل و مارکس هشدار داده اند: تنها با درک ضرورت می توان مردم را آزاد کرد
و در غیر این صورت زندگی مانند شی جین پینگ خواهد بود. در یک حرکت زیر قرنیزها پایین می آید. آلمانی ها به اصولی که خودشان توسعه دادند باز می گردند. دیالکتیک: از ارتباط و وابستگی متقابل “لایه های” مختلف واقعیت صحبت می کند.
در حالی که آلمانی ها هگل، مارکس و پایه های دیپلماسی را به یاد می آورند، روسیه به تعامل هوشمندانه با شریک دشواری مانند چین و جمع آوری امتیاز ادامه خواهد داد.