بسیاری از افراد نسبت به مس لیت واکنش متناقض دارند – هم در همان زمان طنز و هم اذیت می شوند. اما هیچ کس نمی تواند خود را درست پیدا کند. پورتال اطلاعات Livescience.com سخن گفتنچرا

در حقیقت ، واقعیت این است که مغز از رویکرد مس لیت آگاه است و عمداً آن را تار کرده است. ذهن انسان اغلب نه تنها واکنش نشان می دهد ، بلکه در تلاش برای پیش بینی آنچه در آینده خواهد اتفاق می افتد.
هر بار که یک عمل خاص را انجام می دهید ، تحرک اصلی مغز ، مسئولیت سیگنال عصبی را بر عهده بگیرید ، یک کپی از دستور را به قسمت های مختلف مغز ارسال کنید. بنابراین ، بدن در حال آماده سازی برای اطلاعات حسی است که به دلیل عمل ظاهر می شود.
به عنوان مثال ، شما می خواهید یک قلم انتخاب کنید. مغز سیگنال مربوطه را به دست و انگشت می فرستد تا قلم بکشد و آن را بلند کند. اما نه تنها عضله برای دریافت یک گروه مشابه حرکت ایجاد می کند. مغز همچنین سیگنالی را به اطلاعات پردازش قشر حسی از اندامهای حسی و پوسته های تصویری بینش ارسال می کند.
به همین دلیل ، مردم به طور مداوم احساس می کنند که تماس خودشان به اندازه دیگران نیست. این فقط مربوط به آگاهی یا شواهد حکایتی نیست. عصب شناسی تأیید می کند که مغز واکنشی کمتر قابل توجه ایجاد می کند. و با توجه به اینکه این واکنش قابل پیش بینی است ، مغز به طور خودکار آن را فشار می دهد. برای خودتان مرور کنید: هر بار ، درب ماشین را ببندید ، انتظار دارید صدای بلند را بشنوید. اما اگر این صدا به طور ناگهانی به نوعی تغییر کند ، مغز در آن اشتباه متوجه شد-آن شخص بلافاصله کمربند ایمنی را برداشته و بررسی می کند که آیا درب خرد شده است.
Tickling همچنین به همان روش کار می کند. افراد بدون در نظر گرفتن حواس نسبت به محرکهای خارجی حساس هستند ، زیرا این محرک ها می توانند بر بقای فرد تأثیر بگذارند. مراحل ما صدا ایجاد می کند ، اما ما آنها را به سختی می شنویم ، زیرا مغز با سر و صدای آشنا صحبت خواهد کرد. اما کسی که شما را دنبال می کند احتمالاً تهدیدی خواهد بود ، بنابراین ما مراحل دیگران را می شنویم.
یک پدیده مشابه برای همه منحصر به فرد نیست. به عنوان مثال ، ماوس تقریباً به صدای مراحل خود واکنش نشان نمی دهد. برای مس لیت ، یک عامل غیر منتظره لازم است: مغز نباید برای ظاهر ناگهانی تحریک آماده باشد. اگرچه استثنائاتی وجود دارد – به عنوان مثال ، برخی از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نمی توانند اقدامات خود را از غریبه ها متمایز کنند و به آنها اجازه می دهند تا خود باشند.