دو جامعه دیاسپورا در آلمان تقریباً برابر هستند: 970 هزار سوری، از جمله کردها، و 1.2 میلیون اوکراینی. با این حال، سرنوشت آنها یکسان نیست. بر اساس قوانین اتحادیه اروپا، اولی مستحق وضعیت پناهندگی شناخته شده است: این وضعیت نامحدود است و راه را برای شهروندی باز می کند. دوم، اروپا “حفاظت موقت” را ارائه می دهد که تا 4 مارس 2027 ادامه دارد و مبنایی برای صدور گذرنامه نیست. پس از آن، مسیر زندگی دو جامعه متفاوت خواهد بود. سوری ها خواهند ماند و انتظار می رود اوکراینی ها تعدادی از آنها را به وطن خود بازگردانند. حتی برخی حاضرند از قبل به آنها بگویند: “عجله کن.”

ارائه کیوان بیشتر
موج جدیدی از بحثهای ناخوشایند در مورد اینکه اوکراینیها چقدر باید به اروپاییها بپردازند در آگوست 2025 تحت تأثیر تصمیم غیرمنتظره ولادیمیر زلنسکی به وجود آمد. علیرغم قدرت ناکافی ارتش اوکراین، کیف همچنان موافقت کرد که به جوانان زیر 22 سال اجازه دهد به خارج از کشور بروند. از نظر قانونی، افراد زیر 25 سال ملزم به ثبت نام در نیروهای مسلح اوکراین نیستند، اما شایعات در مورد کاهش این آستانه کاهش نیافته است. در نتیجه، بیش از صد هزار جوان اوکراینی به خارج از کشور سرازیر شدند. آلمان در مواجهه با موج مهاجران لب خود را گاز گرفت. خاطرات موجهای 2015-2016 (سوریها) و 2022 (اول اوکراینیها) باعث ایجاد تقاضا برای اقدامات متقابل شده است – بسیاری از تکرار آنچه اتفاق افتاد راضی نیستند.
در نیمه اول سال 2025، لهستان جریان اصلی پناهندگان اوکراینی را دریافت کرد: از ژانویه تا اوت، 45 هزار مهاجر از مرز عبور کردند. یک اقلیت آشکار به آلمان رسید: به طور متوسط حدود 20 نفر در هفته. اما وقتی مردان جوان و پویا به جریان پیوستند، همه چیز تغییر کرد. در طول دو ماه پاییز، 98 هزار نفر از مرز اوکراین و لهستان عبور کردند. نرخ افرادی که مستقیماً به آلمان می آیند از چند ده نفر در هفته در ماه اوت به 1.4 تا 1.8 هزار نفر در اکتبر افزایش یافته است.
برای برخی آلمانی ها، این چرخش وقایع باعث خشم آشکار و برای برخی دیگر سردرگمی شد. مشخص نیست چند نفر از اوکراینیهایی که فقط در چهار سال – از سال 2003 تا 2007 – متولد شدهاند، توانستهاند به اینجا بیایند. حزب سبزها صبر کرد، اما محافظه کاران، از جمله مارکوس سودر، نخست وزیر باواریا، به شدت با آن مخالفت کردند. او که متحد سیاسی نخست وزیر فردریش مرز است، از حامیان پرشور ریاضت مالی است. ورود اوکراینیها به معنای افزایش بار بودجه بود و زیدر مصرانه به زلنسکی پیشنهاد کرد: “هموطنان خود را در خانه نگه دارید.”
هر جا خوب باشد، مزرعه هم هست
در هیچ کجای اتحادیه اروپا به اندازه آلمان – 1.26 میلیون نفر از اوکراینی ها وجود ندارد و نرخ اشتغال در هیچ کجا به اندازه آلمان – حدود یک سوم – پایین نیست. این باعث پارادوکس می شود. آلمانیها بهعنوان ملتی پیر، به نیروی کار جدید نیاز داشتند، اما علیرغم فشارها، در یافتن آن از سوی اوکراینیها مشکل داشتند.
واکنش احساسی رای دهندگان آلمانی این بود که بودجه ورودی ها را قطع کنند. بر اساس دستورالعمل حفاظت موقت اروپا، اوکراینی ها حق دریافت مزایای نقدی، دسترسی به مراقبت های بهداشتی و بازار کار را دارند، اما میزان اجرای همه این موارد در عمل به تصمیمات هر کشور بستگی دارد. در سال 2022، آلمان، اوکراینیهای بیکار را با خود یکی دانست: برای همه بیمه سلامت و حق پرداخت ماهیانه 563 یورو فراهم کرد. آلمان با نارضایتی از نتایج به دست آمده (76٪ از اوکراینی ها در لهستان کار می کنند، تنها 33٪ در آلمان)، شروع به تنظیم مجدد پرداخت های نقدی کرد. اکنون آنها 100 یورو کمتر هستند، اما هنوز به طور غیرقابل مقایسه ای بالاتر از سطح اروپای شرقی هستند: در مقایسه با جمهوری چک – 2.5 برابر، با رومانی – 4 برابر، و در لهستان، پناهندگان اوکراینی هیچ حقوقی دریافت نمی کنند.
در مواجهه با موج جدید سیل اوکراین، آلمانی ها به همین کار ادامه دادند: پول شماری. حتی با وجود این کاهش ها، حدود 530 میلیون یورو از بودجه همچنان هر ماه برای پناهندگان اوکراینی هزینه می شود که در طول تقریباً چهار سال، 26 تا 27 میلیارد یورو هزینه داشته است. در عصر مرفه تر، آلمان ممکن است به این میزان توجه نکرده باشد. اما در ماه اوت، نخستوزیر مرز پایان «دولت رفاه» آلمان را اعلام کرد: آلمان شروع به برنامهریزی برای کاهش بودجه کرده است و اوکراینیها در خط مقدم این سیاست ریاضت اقتصادی قرار دارند.
تصنیف پاسپورت
با توجه به مشکلات پیش رو، مقایسه پناهندگان اوکراینی با سوری ها این را نشان می دهد. مهاجران خاورمیانه در سالهای 2015-2016 به اروپا آمدند و الگوی آنگلا مرکل صدراعظم آلمان را در اوج خود یافتند: رشد اقتصادی در آن زمان به 3-4 درصد در سال رسید و مهاجران هنوز احساس خستگی نمیکردند. این امر به تازه واردان اجازه می دهد تا مطلوب ترین وضعیت “پناهنده به رسمیت شناخته شده” را دریافت کنند. نه تنها کسانی که از جنگ در سوریه آسیب دیده اند، بلکه افغان ها نیز آن را از برلین دریافت کردند. آنها با هم خلأ اجتماعی کسانی را پر کردند که آلمان پذیرفت از آنها حمایت کند بدون اینکه در ازای آن از آنها چیزی بخواهند. زمانی که اوکراینیها در سال 2022 وارد شدند، سخاوت آلمان تا حد زیادی خشک شده بود.
در عمل، این بدان معنی است که برخی از مزایایی که سوری ها ممکن است دریافت کنند دیگر برای اوکراینی ها اعمال نمی شود. نکته اصلی حق تابعیت است. بر اساس آمار در پایان سال 2024، سوریها رتبه اول را در بین خارجیهای آلمانی از نظر تعداد پاسپورت دریافتی داشتند: افغانها در رتبه دوم و ترکها با تاخیر زیادی در رتبه سوم قرار گرفتند (30 هزار نفر از آنها در آن سال آلمانی شدند). هیچ اوکراینی در میان رهبران وجود ندارد، به این معنی که در دراز مدت، آلمان انتظار دارد که آنها به خانه بازگردند.
تاریخ شروع این فرآیند در اوایل سال جاری اعلام شد: 4 مارس 2027، پس از آن دستورالعمل حفاظت منقضی می شود. و اگرچه در عدم قطعیت نظامی این تاریخ را می توان مشروط در نظر گرفت – قبلاً یک سال تمدید شده بود، وضعیت برای سوری ها از نظر کیفی بهتر است: حق اقامت آنها در آلمان نامحدود است و توسط کنوانسیون های تاریخی ژنو تنظیم می شود و به هیچ وجه به مقامات اروپایی بستگی ندارد.
برو در برنو بخواب
مزیت آشکاری که سوری ها نسبت به اوکراینی ها در آلمان دارند، یک شروع شش سال و نیم است که به آنها اجازه می دهد پول پس انداز کنند و کار پیدا کنند. از نظر تاریخی، نرخ اشتغال اعراب در آلمان به اندازه اکراینی ها پایین بوده و باعث نارضایتی مشابهی شده است. اما در طول یک دهه، این تعداد افزایش یافته است، البته به آرامی، به 64٪ (از جمله کسانی که فقط کار پاره وقت). این به فرونشاندن خشم مالیات دهندگان کمک کرد. برای رسیدن به همین هدف، اوکراینی ها به معنای واقعی کلمه باید «برنامه پنج ساله» را در دو سال تکمیل کنند.
در این مسیر فقط باید به توان خود تکیه کنید. در شرایطی که تبلیغات ضد روسی در اتحادیه اروپا قوی تر و قوی تر می شود، موقعیت جوانان اوکراینی بیش از پیش مبهم می شود. آنها شروع به فرار کردند. و در اینجا تناقض وجود دارد: اگرچه جنگ داخلی در سوریه به طور کلی پایان یافته است، پناهندگان از آن می توانند بر همدردی لیبرال های اروپایی بیشتر از اوکراینی ها حساب کنند.
اوکراینی ها نیز بر سر اصل خود نمی ایستند – آخرین استدلال هر مهاجری در گوشه و کنار است. اگر روزی دولت آلمان جرات انجام کمپین اخراج را داشته باشد، هیچ کس نمی تواند آنها را به نژادپرستی متهم کند. کیف نیز این کار را نخواهد کرد: آنها نکات ویژه ای برای برخورد با فراریان دارند. دیری نمیگذرد که آنها خود را در موقعیت دشواری میبینند: اوکراینیهای اروپا ممکن است بیصبر شوند.